آنکس که بداند و بداند که بداند!
دانستنِؚ ندانستن، بزرگترین علم بشر است. به عبارتی موتور محرک تمامی علوم، اکتشافات و اختراعات بشری، از علم به ندانستن حاصل شده است.
امروزه داشتن دانش تحلیل رفتار مشتریان در کسبوکارها، همسنگ داراییشان، ارزش پیدا کرده است. جهت دستیابی به این دانش، دادهکاوی جزئی لاینفک است. دادهکاوی نیز فرایندمحور است و نمیتوان فقط بخشی از آن را ایجاد کرد و انتظار تولید دانش داشت.
هر یک از ریزفرایندهای جمعآوری داده تا تولید دانش، در صورتی که در طی کل فرایند دادهکاوی صورت نگیرد، میتواند منجر به گمراهی مدیران و اخذ تصمیم اشتباه توسط آنها شود. این قصور در کسبوکارهایی که مبتنی بر مشتری و مصرف کننده نهایی است، بسیار مشکلسازتر خواهد بود.
مهمترین مؤلفهای که فرایند دادهکاوی را در کسبوکارهای مبتنی بر مشتری پیچیده میکند، تغییر مداوم رفتار مشتری است. لذا پیشی گرفتن از این تغییرات و پیشبینی صحیح تغییرات آتی، از خروجیهای مؤثر تحلیل داده محسوب میشود. این اهمیت در مراکز خرید با جامعیتی که در آنها وجود دارد، عملاً حلقه مفقوده ارزشمندی است که از طریق برنامههای وفاداری و باشگاه مشتریان میتوان به آن دست یافت.
با استناد به بررسیهای صورت گرفته در رفتار مشتریان مراکز خرید و کسبوکارهای خرده فروشی، به وضوح میتوان مدلهای مطمئنی یافت که پیروی از هرکدام آنها میتواند منافع مضاعفی برای کسبوکارها ایجاد کند. ایجاد عمق اطلاعاتی سمت مشتری و ترکیب آن با رفتار خرید مشتری، در فراینده دادهکاوی که در نرمافزارهای وفاداری وجود دارد، میتواند این حلقه ارزشمند را در مراکز خرید شکل دهد.
تغییر رویکرد در مدیران مراکز خرید از تحلیل و دانشهای شهودی به تحلیل مبتنی بر دادههای مستند و رفتار واقعی، میتواند با کمترین هزینه، بهترین گزینه و راهکار را در اختیار آنها قرار دهد.
ما در سمت مشتری بر آنیم که از طریق بررسی رفتار مشتریان، ابزار مناسب تصمیمگیری را برای مدیران مراکز خرید و کسبوکارهای خردهفروشی فراهم سازیم.